پس از سال ها کار در بخش صنعتی، با قاطعیت می توانم بگویم کهپمپ های حفره پیشرونده(همچنین به عنوان پمپهای روتور-استاتور، پمپهای پیچی غیرعادی شناخته میشوند) "پایه" مطلق برای انتقال سیال هستند. به عنوان پمپ های جابجایی مثبت، آنها به طور خاص برای کنترل سیالات چسبناک، مواد خورنده، و محیط های حاوی ذرات جامد طراحی شده اند - آنها در استخراج نفت، کارخانه های شیمیایی، تاسیسات تصفیه فاضلاب و خطوط تولید مواد غذایی ضروری هستند.
به نظر من، عملکرد عالی آنها ناشی از همکاری تنگاتنگ بین روتور و استاتور است. برای درک واقعی اصل کار، عملکرد و عملکرد پایدار دراز مدت پمپ های حفره ای مترقی، باید این دو جزء اصلی را کاملاً درک کنید. این فقط دانش نظری نیست. این تجربه ای است که من در طول سال ها به سختی به دست آورده ام.
	
به نظر من، "خط حیات" هر پمپ حفره ای پیشرونده در ترکیب روتور و استاتور نهفته است - هر چه تناسب آنها دقیق تر باشد، بازده پمپ بالاتر است.
روتور یک محور فلزی مارپیچ شکل است که معمولاً از فولاد ضد زنگ با استحکام بالا، فولاد ابزار آلیاژی یا حتی تیتانیوم ساخته شده است. به عنوان جزء فعال نصب شده در داخل محفظه پمپ، نه تنها جریان سیال را هنگام چرخش هدایت می کند، بلکه نیروی تراکم مورد نیاز برای انتقال را نیز تولید می کند. من روتورهای زیادی را دیده ام که تحت پوشش کروم یا سایر عملیات سخت شدن سطح قرار می گیرند، و صادقانه بگویم، این به طور قابل توجهی مقاومت سایش آنها را افزایش می دهد. پرش از این مرحله منجر به سرعت سایش آزاردهنده سریع روتور می شود.
استاتور، از سوی دیگر، یک لوله فلزی با یک حفره داخلی قالبگیری شده است که با مواد الاستیک مانند لاستیک نیتریل (NBR)، فلورو لاستیک (FKM) یا EPDM پوشانده شده است. شکل داخلی آن کاملاً متناسب با روتور است و قطر روتور کمی بزرگتر از قطر داخلی استاتور است. این "تناسب تداخل" تضمین می کند که محفظه های تشکیل شده هوادهی ندارند. اگر آب بندی از کار بیفتد، پمپ اساساً بی فایده است.
چه پمپ تک پیچی (روتور تک رزوه ای جفت شده با استاتور دو رزوه ای)، یک پمپ دو پیچه (دو پیچ متقابل چرخش و در هم تنیدگی) باشد یا یک پمپ سه پیچی (یک پیچ محرک با دو پیچ محرک)، به روش سختی یاد گرفتم که پمپ می تواند به طور مستقیم و با دقت مناسب بین روتور کار کند یا خیر. حتی یک انحراف کوچک ممکن است منجر به کاهش جریان، نشت یا خاموش شدن کامل شود.
من اصول کار پمپ های حفره ای مترقی را تا زمانی که دو پمپ قدیمی را جدا نکردم کاملاً درک نکردم - در واقع درک آن بسیار آسان است.
هنگامی که روتور به طور غیرعادی در داخل استاتور می چرخد، ساختارهای مارپیچ در هم تنیده آنها مجموعه ای از حفره های مهر و موم شده را تشکیل می دهند. با چرخش روتور، این حفره ها به طور پیوسته به سمت انتهای تخلیه حرکت می کنند و اساساً سیال را به جلو می برند. این مانند داشتن یک تسمه نقاله نامرئی در داخل پمپ است که به طور خاص برای انتقال سیال طراحی شده است.
در درگاه مکش، حجم حفره منبسط می شود و فشار داخلی کاهش می یابد و سیال توسط فشار اتمسفر از مخزن خارج می شود. همانطور که روتور به چرخش خود ادامه می دهد، حفره پر از سیال به سمت درگاه تخلیه رانده می شود، جایی که حجم حفره منقبض می شود، سیال را فشرده می کند تا فشار را افزایش دهد و به سیال اجازه می دهد به آرامی تخلیه شود.
چیزی که من به خصوص در مورد این طراحی دوست دارم این است که به هیچ وجه به شیر ورودی یا فشار نیاز ندارد. این نه تنها به انتقال پایدار و کم ضربان - که برای فرآیندهای حساس بسیار مهم است - می رسد، بلکه به آرامی با مواد حساس به برش "ظریف" مانند مواد خام زیست دارویی که در صورت قرار گرفتن در معرض نیروی نامناسب می توانند از کار بیفتند، استفاده می کند. در اینجا یک نکته عملی برای شما وجود دارد: معکوس کردن جهت روتور می تواند جهت مکش و تخلیه را تغییر دهد. این عملیات کوچک چندین بار از مشکل پیکربندی مجدد کل تجهیزات نجات پیدا کرده است.
در طول سالها، من دیدهام که پمپهای حفره پیشرونده در بسیاری از سناریوها عملکرد بهتری از سایر پمپها دارند، اما آنها قادر مطلق نیستند. بیایید به طور عینی مزایا و معایب آنها را مورد بحث قرار دهیم.
	
	
	
	
پس از سال ها انتخاب پمپ ها، متوجه شدم که هندسه روتور و استاتور کلید انطباق با شرایط کاری است.
طبقه بندی نوع پمپ (راهنمای تطبیق سریع من)
	
	
علاوه بر انواع پمپ های اصلی، تنظیمات ظریف در هندسه روتور و استاتور می تواند تغییرات قابل توجهی ایجاد کند:
	
	
	
	
	
	
علاوه بر این، پارامترهایی مانند زاویه مارپیچ، لید و مشخصات دندان را نمی توان نادیده گرفت. از تجربه من: هر چه زاویه مارپیچ بزرگتر باشد، سرعت جریان بیشتر است اما فشار کمتر است. هرچه زاویه مارپیچ کوچکتر باشد، فشار بیشتر اما سرعت جریان کمتر است. این یک معامله است که به اولویت شرایط کاری بستگی دارد. آیا نیاز به انتقال مقدار زیادی مایع چسبناک دارید؟ یک زاویه مارپیچ بزرگ را انتخاب کنید. آیا نیاز به انتقال فشار بالا از راه دور دارید؟ یک زاویه مارپیچ کوچک انتخاب کنید.
انتخاب یک پمپ (از جمله روتور و استاتور مطابقت) برای تطبیق شرایط کاری بسیار مهم است. این تجربه ای است که پس از افتادن در دام های بی شماری به دست آوردم:
	
	
انتخاب مواد استاتور نیز بسیار مهم است: لاستیک نیتریل (NBR) برای محیط های مبتنی بر روغن، EPDM برای محیط های با دمای بالا، و فلوئورو لاستیک (FKM) برای محیط های خورنده. اگر سیالات بسیار خورنده مانند اسیدهای قوی یا حلال ها را حمل می کنید، در انتخاب روتور Hastelloy تردید نکنید - اگرچه گران است، اما بسیار بادوام تر از فلزات معمولی است و چندین سال بیشتر دوام می آورد.
نگهداری کافی کلید طول عمر پمپ است. این برنامه نگهداری روزانه من است:
	
	
پس از این همه سال، عمیقاً درک می کنم که روتور و استاتور هسته پمپ های حفره ای مترقی هستند - و Teffiko این را بهتر از بسیاری از مارک ها درک می کند.
به عنوان یک ارائه دهنده قابل اعتماد محصولات صنعتی و خدمات مهندسی، آنها تنها بر روی اجزای اصلی پمپ تمرکز می کنند. اگر به دنبال پمپ حفره ای پیشرونده ای هستید که شما را ناامید نکند، من صمیمانه Teffiko را توصیه می کنم.برای اطلاعات بیشتر در مورد سری پمپ های حفره مترقی آنها اینجا را کلیک کنید
	
	
-